دیرستان

جزیره قشم،اداب و رسوم جزیره قشم، معرفی روستای دیرستان

دیرستان

جزیره قشم،اداب و رسوم جزیره قشم، معرفی روستای دیرستان

زندگی حضرت ایوب (علیه السلام)

ایوب پسر ثروان پسر زارح پسر عیصو مردی بسیار ثروتمندی بود. در قصص انبیاء آمده است که او چهل رمه گوسفند بود و هر رمه را هزار گوسفند. وچراگاهی چندین فرسنگ ملک او بود . او انسانی درستکار و شاکربود. شیطان بر او حسادت کرد ودر پیشگاه خداوند سپاسگزاری و درست کاری او را ناشی از رفاه و ثروت او دانست . خداوند برای اثبات ورد ادعای شیطان تمام ثروت ایوب را گرفت واو را دچار فقر و تنگدستی کرد . اما او دست از شکر گزاری خداوند بر نداشت و همچنان درستکار و پرهیزکار بود. شیطان بار دیگر از خداوند خواست او را بر تن و جسم ایوب مسلط سازد. خداوند خواسته او را پذیرفت و شیطان ایوب را به مرضی مبتلا ساخت که سر تا به پایش مملو از دملهای چرکین شد. واو همچنان خداوند را سپاس می گفت و او را عبادت می کرد.سپس تمام بدنش را از سر تا پا ریش ریش شد آنچنانکه تا هشت ماه نتوانست از جای بر خیزدو در حال نشستن و خوابیدن خدا را عبادت می کرد و قبلا نیز چهار پسرو سه دخترش در اثر ریزش دیوار هلاک شدند چنانکه نه مالی از دنیا برایش باقی ماند و نه فرزندی اما دست از عبادت و شکر کزاری برنداشت سپس حق تعالی سیلی بفرستاد تا گوسفندانش را در چرا هلاک کرد. شبانان بیامدنداند اندوهگین وایوب در محراب نشسته بود. و گفتند گوسفندان همه هلاک شدند .ایوب گفت : چه کنم ؟ اگر در شماخیری بودی با ایشان شدیدی .او داده بود. اگر باید . دیگر بدهد .هفت روز دیگر بر آمد .گاوان در مرغزار چرا می کردند.آتش بیامد و همه را بسوخت وبعضی به دود هلاک شدند گاوبانان در آمدند و اورا در محراب نشته بود. گفتند: همه گاوان هلاک شدند. گفت : چه کنم؟ و همان جواب داد و روی به عبادت آوردو در همانجا در مورد رنج و محنت ایوب روایت شده است :بعضی گویند هفت سال و هفت ماه بود. و به خبری آمده است از رسول علیه السلام- که محنت ایوب ۱۸ سال بود .چون روزگار بر آمد کرم در هفت اندام او افتاد.وبوی گرفت . چنانکه مردمان دیه گرد آمدند... و از دیه بیرونش کردند. شکیبایی در مقابل بلایا و مصیبت های طولانی و تسلیم شدن در مقابل مشیت الهی از خصوصیات بر جسته ایوب است که در نهایت سبب رحم و شفقت خداوند می شود تا این پیامبر صابر از دایره رنج و محنت جدا شده و از غوطه خوردن در ورطه بیماری هولناک رها گردد.چنانکه در قرآن کریم آمده است :یادکن از بنده ما ایوب هنگامیکه به در گاه خدا عرض کرد پروردگارا شیطان مرا سخت رنج و عذاب رسانیده (تو از کرم به خاتم بخش) (خطا کردیم) پای به زمین زن زد چشمه آبی پدید آمد گفتیم در این آب سرد شستشو کن و ازآن بیاشام (تا از هر درد و الم رهایی یابی). و ما اهل و فرزندانی که از او مردند و بقدر آنها هم علاوه به او عطا کردیم تا در حق او لطف و رحمتی کنیم و تا صاحبان خرد متذکر شوند. و ایوب را گفتیم دسته از چوپهای باریک خرما به دست گیر (برتن زن خود که برزدنش قسم یاد کردی) بزن تا عهد و قسمت را نشکنی و ما ایوب را بنده صابری یافتیم چه نیکو بنده ای بود که دایم رجوع و توجهش به در گاه ما بود.مورخان گفته اند: ایوب در یکی از نقاط اطراف شرق فلسطین نزدیک صحرای لم یزرع موقعی که کلذانیان بنای تاخت و تاز در مغرب نهاده بودند زندگی می کرد. (وخدا از حقیقت حال واقف تر است).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد