در کتاب المنتقی در حوادث سال پنجم می نویسد در این سال مردم مدینه به خشکسالی دچار شدند و به نزد رسول خدا آمده و گفتند ای پیغمبر خدا باران قطع شده و درختنان خشک گردیده و علوقه تمام گشته و چهار پایان و مواشی به هلاکت رسیده اند . از خدای خود بخواه تا برای ما بارانی بفرستد
رسول خدا بدانها فرمود : فلان روز که شد بیایید تا برای این کار بیرون برویم و همراه خود مقداری صدقه هم بیاورید. چون روز موعود فرا رسید پیغمبر آمد و مردم نیز آمدند وهمگی با حال آرامش و وقار به سوی بیابان حرکت کردند و در جایی به نماز ایستادند و چون نماز به پایان رسید رسول خدا (ص) بر خاسته و عبای خود را وارونه کرد و رو به مردم ایستاده دستها را به سوی آسمان بلند کرد آن گاه این دعا را خواند : اللهم اسقنا و اغثنا.ِِغیثاامغیثا . و حیا ربیعا . تا به آخر دعای مفصلی که از آن حضرت نقل شده است . راوی می گوید ماهنوز از جای برنخاسته بودیم که تکه های ابر ظاهر شد و تدریجا همه آسمان را ابر گرفت و باران شروع شد و یکسره تا هفت شبانه روز پیوسته بارات آمد در قشم و در سالهای خشکسالی مردم به بیرون از شهرها میرفتند و این نماز را یجا می آوردند و این مراسم دعای باران تا بحال پا برجاست
+ نوشته شده در جمعه
1389/02/24ساعت 9:47 توسط direstane
کلمه زار از اسم خدایان قدیم بنام آزوزار گرفته شده است آزوزار یکی از خدایان بود که در منطقه نوبیان می پرسیدند و هر ساله برایش قربانی می کردند و به اجرای مراسم می پرداحتند این مراسم که همراه با اجرای موسیقی و رقص بود در اکثر منطقه رواج داشت بعدها با گسترش اسلام در منطقه و اجبار مردم به پرستش الله اجرای مراسم آزوزار هم منع گردید اما مردم منطقه با تغییر شکل مراسم و تغییر نام آن مراسم به زار نوبیان و دادن رنگ و روی اسلامی به آن توانستد این مراسم زنده نگه دارند موسیقی نوبان به همراه رقص نوبان در مصر محبوبیت زیادی دارند وتاثیر زیادی بر موسیقی کلاسیک عربی و منطقه خاور میانه داشته است0 اجرای مراسم زار یا نوبان در شمال آفریقا بخصوص در مصر کما کان بصورت گسترده رواج دارد و بیشتر به محافل زنانه تبدیل گشته است زنان برای خلاصی از فشارها و تنشهای که از بیرون و پیرامون بر آنان تحمیل شده به اینگونه محافل رو می آورند تا با رقص . خستگی روحی و روانی از جسم رنجور خود دور کنند اما اجرای مراسم زار در جنوب ایران و بالاخص هرمزگان و جزایر و بعضی از کشورهای جنوبی خلیج فارس هنوز اصالت و فرم قدیمی خودرا حفظ نموده است ولی نوبان برای حفظ و بقای خود شکل اسلامی به خود گرفته است و اشعار مذهبی نیز در مراسم بگوش می خورند
زار ( موجود خیالی )
زار در زبان فارسی به معنی حالت آشفته و نزار و خراب است اما بصورت اصطلاحی نام یکی از موجودات تخیلی در جنوب ایران و کرانه های خلیج فارس است ریشه افسانه های پیرامون زار از قاره آفریقاست 0
گروهی از سیاهان جنوب ایران را اهل هوا می نامند که در مناطقی جنوب بندرعباس – قشم –میناب – بندر لینگه- بندر بوشهر – و جزیره هرمز زندگی می کنند در مورد این مردم عجیب اینکه آنها باد را پرستش می کنند اما آنها هیچ نوع آگاهی در مورد منشا بادها و دلیل اهمیت آن در زندگی شان ندارد وبسیاری ار آنها اعتقاد دارند که خاستگاه بادها از سر زمین بسیار دور است این باد به خلیج فارس میرسد و شخصی را انتخاب می کند و او را بیمار می کند به بیماری که باد وارد بدنش شده جن زده یا زار می گویند افراد ولگرد کناردریا 0ماهیگیران 0 ناخداها و به طور کلی افراد که توانایی انجام کاری را ندارد بیشتر در معرض این بیماری هستند 0 فردی که بیمار می شود اورا نزد پزشک و ملا محل می برند و اگر پزشک و ملا نتوانستند کاری انجام بدهند اورا نزد بابا یا ماما زار می برند بابا زار به مردی گفته می شود که توانایی تشخیص نوع جن را دارد او همچنیین می تواند جن را از بدن شخص بیمار خارج کند مانند بابا زار که در جزیره هنگام و روستای صلخ قشم اقامت دارند مامای زار به زنی گفته می شود که بیماری زن یا دختر را درمان می کند ماما حنیفه در شهر قشم هرکدام از اینها نوع بادی که در بدن شخص است را می توانند تشخیص دهند و هر یک از این متخصصان فقط توانایی خروج یک نوع باد از بدن بیمار را دارند
انواع بادها
انواع بادهایی که بابا زار به آن معتقدند عبارتند از : با مشایخ – باد زار- باد نوبان – باد جن – باد لیوا
برای خروج کردن جن از بدن بیمار گاهی ممکن است سه تا دو هفته به طول انجامد در مراسم 0 فرد بیمار از نگاه کردن به سگ – مرغ و از انجام اعمال جنسی منع میشود بستگی به جنسیت بیمار اگر مرد باشد از بابای زار و اگر زن باشد از مامای زار برای مداوا استفاده می شود بابا زار غذای بیمار را به چادری که به منظور انجام مراسم در کنار دریا در نظر گرفته شده است می برد در طول شب پمادی که حاوی 21 نوع گیاه دارویی و ادویه های که از هندوستان می آورند به بدن فرد بیمار مالیده می شود در روز آخر جدا سازی جن از بدن بیمار ابتدا بابا زار آماده بودن بیمار برای جدا کردن جن مطمئن می شود در این روز بابا زار گیاه دارویی را با هفت برگ از گیاه بدون خار و خاک هفت مسیر مخلوط می کند و به بدن بیمار میمالد وقتی کار مالیدن به پایان رسید بابا زار از زن یا دختری که چوپ خیزران بدست دارد می خواهد تا همه اهل هوا مخصوصا دختران اهل هوا را برای شرکت در مراسم جن گیری خبر دار سازد 0
/blogextendedpost>/blogextendedpost>>/>/blogextendedpost>>/>>/>>/>
ادامه مطلب/blogextendedpost>>/>>/>>/>>/>>/>>/>>/>
+ نوشته شده در شنبه
1389/02/18ساعت 12:9 توسط direstane
پدر بزرگ = باکپ مادر بزرگ= ماگپو
دایی = خالو عمو = آمو
آب = هو شلوار = تمبون
پیراهن = قمیص دشداشه = جیمه
دمپایی = نعلیج زیر پوش = کپره
جوراب = دلاخ کفش = جوتی
روسری = چیده گردن بند = مریه
گوشواره = دور مقنعه = جلویل
سریر = تختخواب عمه = داتی
+ نوشته شده در پنجشنبه
1389/02/16ساعت 9:48 توسط direstane
یکی از آداب و رسوم مهم مردم جزیره که ریشه در اصالت فرهنگی و دینداری آنها دارد ختنه کردن فرزندانشان است که در قدیم با مراسم با شکوهی انجام می شد ولی حالا با گذشت زمان دیگر آن حال و هوای گذشته را ندارد مردم بچه هایشان را پیش پزشک محلی یا به گویش خودشان استاد سنت کردن می بردند و برای این کار یک شب قبل از انجام ختنه بچه هارا حمام می کردند و لباس سفید و نازک برتنشان می کردند و صبح زود که بچه هنوز خواب آلود بود مردم و فامیل در خانه جمع می شدند و به شادی و پایکوپی می پرداختند و چون آن زمان این کار بدون هیچ مادئی بی حسی انجام می گرفت با چو به حلب فلزی می زدند وسر و صداایجاد می کردند تا بچه های دیگر نترسند و بعد از اتمام کار از میهمانان پذیرایی می شد و بعد از یک هفته پارچه ای نازک بر روی پای بچه می انداختند و در روی پارچه ماسه داغ می ریختند تا زخم خوب شود و بچه را به دریا می بردند و غذاهای بو دار و پر چرپ به بچه نمی دادند و فقط پلو و روغن محلی غذای بچه بود تا خوب شود ۰ با پیشرفت علم دیگر خبری از استاد گیاهدانی و استاد محمد اسماعیل نیست و بچه ها را پیش پزشک می برندو ظرف یکروز همه چیز تمام می شود
+ نوشته شده در دوشنبه
1389/02/13ساعت 12:7 توسط direstane
یکی از عادات و اعتقادات مردم ( هارکیس کرد ) یا هارکیس گرد مثل دیگر مراسم های قشم یکی از جلوه های اصالت این مردم می باشد برای ما معلوم نیست که مراسم هارکیس کرد از چه زمانی در بین مردم قشم رواج داشته ولی می گویند در زمانهای بیسار دور در بین مردم اعتقاد بر آن بود که روزهای 12 الی 15 شهبان هر سال رزق وروزی تقسم می شود لذا بر شکرانه آن مردم صدقه می دادند و به دلیل اینکه 15 روز تا ماه رمضان بیشتر نمانده بود سعی می کردند به هم کمک بکنند تا بتوانند ما یحتاج سحری و افطاری را تهیه کنند ولی در امروز به شکل مراسمی دیگر در آمده با این شکل که کودکان و خرد سالان قبل از غروب آفتاب روز چهاردهم شعبان کیف و کیسه بر دست به درب خانه های می روند و گروه گروه و دسته جمعی با خواندن این شعر ( هارگیس کرد صحنن شما پرک پرک ) از این روز پر برکت استقبال می کنند
+ نوشته شده در دوشنبه
1389/02/13ساعت 11:54 توسط direstane |
نظر بدهید