دیرستان

جزیره قشم،اداب و رسوم جزیره قشم، معرفی روستای دیرستان

دیرستان

جزیره قشم،اداب و رسوم جزیره قشم، معرفی روستای دیرستان

خواننده قشمی محمد منصور

محمد منصور , خواننده و نوازنده پرآوازه هرمزگانی که بیش از دو  دهه صدایش و نغمه های دلنشین عودش در محافل و منازلمان طنین انداز بوده است . هر گاه از موسیقی محلی هرمزگان و قشم نامی برده شود نام محمد منصور جزئی لاینفک از میان نامهای دیگر است . ترانه های فولکور پر شور او که  حکایت لحظه به لحظه و دوران به دوران هم نسلهایش می باشد هنوز در بین بسیاری از هرمزگانیها در سراسر دنیا جای دارد کسی نیست که اندک آشنایی با موسیقی محلی هرمزگان داشته باشد و او را نشناسد گویی که او و این نغمه های دلنشین با یکدیگر عجین شده اند و به تنهایی معنا ندارند . اما گاهی بغض گلوی این مرد 53 ساله را هم می فشرد  و لرزش صدایش گواه بر آن است مگر او را هم کس یا کسانی می شناسند که خواهان مصاحبه با او هستند ؟ .  .  .

ادامه متن


؟ درددلهای او دل ما را به درد آورد , بی توجهی ها , قدرنشناسی جوانان , عدم حمایت , بی احترامیها و . . . قشم – محله مسجد آل کمال –  منزل محمد منصور . صحبتهای ایشان از زبان خودشان و به شکل خلاصه در ذیل آمده است امید است که قدر هنرمندانی همچون ایشان را بیش از پیش بدانیم .

محمد وزیری متولد 1332 – راشد , حمید و نوید پسرانم و نوال و فاطمه دخترانم هستند .

از کودکی به موسیقی علاقه داشتم و و از ساز جفتی موسیقی را آغاز کردم و جالب است بدانید که با برگ درخت انبه چیزی شبیه فلوت درست می کردم و آن را می نواختم بعد از جفتی رفتم سراغ یک نوع فلوت به اسم فلوت بمبئی که مشکی رنگ بود و آن زمان لنچهایی که از قشم به هند و پاکستان می رفتند و چوبهای مخصوص  ( به اصطلاح محلی چندل ) و لوازم خانگی می آوردند این نوع فلوت را هم با خود داشتند .

در قشم نوازنده فلوت نداشتیم  و یادم می آید شخصی به نام موسی ملقب به موسی کور که مرحوم شده است تنها فلوت زن قشم بود و کم کم نوازندگی سازهای بادی مثل جفتی و فلوت را یاد گرفتم .

حدود بیست سال داشتم که به سمت ساز عود رفتم با دیدن یکی از نوازندهای این ساز حس عجیبی نسبت به آن پیدا کردم . در گذشته عود نوازانی حضور داشتند اما چندان قوی نبودند ، کارهای عربی را اجرا می کردند شاید نام زبیر را شنیده باشید که در آن سالها درجنوب ایران ، بحرین و امارات و دیگر کشورهای خلیج فارس پر آوازه شده بود که الیته ایشان فقط یک نوازنده بود .

اینقدر به من گفته اند صدای خوبی دارم که خودم هم باورم شده است اما امیدوارم واقعا همینگونه باشد و مردم از اجراهایم راضی بوده باشند . قبل از اینکه کار خوانندگی را آغاز کنم نوازنده بوده ام تنها خواننده ای که در آن هنگام به یاد می آورم خواننده ای بود به نام احمد که از هلر قشم بودند.

                              

 4 یا 5 تا از ترانه هایی را که خودم  یاد گرفته بودم مانند ترانه های فاطمه رضایی در بندرعباس ( فاطمه اریت لوله . . . ) ، محمد آتون و پدرش و برخی خواننده های دیگر که ابتدا آنها را تمرین می کردم و پس از اینکه یاد می گرفتم کوک عود راتغییر می دادم و با صدای خودم می خواندم . پس از این تمرینات کارهای خودم را اجرا کردم و به یاد دارم که قبل از انقلاب  ترانه هایم را توسط شخصی به نام آقای سام در یک نوار فروشی که آن زمان واقع در فلکه بلوکی در بندرعباس بود ضبط  و دو نوار کاست  از کارهای محمد منصور در بین مردم پخش شد . البته نام من محمد وزیری  است و منصور نام پدرم است که به نام محمد منصور      ( محمد فرزند منصور ) در بین مردم شناخته شدم . در اکثرترانه هایم شاعران گرانقدر و گمنام را معرفی کرده ام . با آقایان عبدالصمد شیب درازی , عبدالقادر سوزایی , صالح دل از مسن , عبدالله حسن هلری و احمد اسماعیل معروف به برکه خلف رابطه خوبی دارم و همچنین با ترانه سرایان دیگر با هم همکاری داشته ایم . سعی میکنم ترانه هایی را انتخاب کنم که مناسب باشند یعنی اینکه توهین به شخص یا قومی نباشد , باعث دلخوری کسی نشود , البته جنس ترانه های ( شعر ) امروز بسیار تغییر کرده و ترانه هایی ( شعرهایی ) به سبک قدیم جذابیتی ندارند من ترانه هایی از همین ترانه سراهای خوب دارم که دیگر مناسب این دوره نیستند و بر روی آنها کار نمی کنم .

من فقط کارهای عود آقای محمد رفیع اشعری را در قشم می پسندم چه به لحاظ ساخت و چه به لحاظ نوازندگی چون ایشان موسیقی را کاملا می شناسند و استاد بزرگ موسیقی هستند و فکر نمی کنم قشم نظیر ایشان را دیگر به خود ببیند .

                                

هشت سال امارات متحده عربی زندگی کرده ام . هنوز هم برخی مواقع از آنجا تماس می گیرند و از من برای اجرای برنامه دعوت می کنند .

در امارات متحده عربی هر صبح مردی را می دیدم که ساعتی در گوشه ای از خیابان می نشست و عود می نواخت اتفاقا فروشنده عود هم بود , زیبا هم می نواخت و مرا مجذوب این ساز که صدایش برایم لذتبخش بود می کرد . حس میکردم بسیار متفاوت تر از نوازنده های دیگری که می شناختم می نوازد . هنوز ساز عود را نمی شناختم اما همان حس موسیقی را که از میناب با خود به همراه داشتم مرا به سمت این ساز جذب کرد .

تا اینکه با ایشان دوست شدم و او عودش را به منداد و من عود را برداشتم و به خانه رفتم . مدتی عود را در خانه نگه داشتم و فقط به آن نگاه میکردم چون کار بیشتری نمی توانستم انجام دهم . در این اثنا به دنبال کسی بودم که نوازندگی این ساز را به من یاد دهد تا اینکه یک رفیق پیدا شد و او کسی نبود جزعلی محبوب که در آن زمان در کشتیهای کوچک ماهیگیری کار می کرد و دائم در سفر بین دبی بحرین و بحرین دبی  هنگام  و    . . .  بودند  و ایشان اولین اصول آموزش عود را در آن دوران به من آموختند . از سایت هرمزگانی دات نت و کلیه اعضای آن هم تشکر می کنم و خوشحالم که هنوز هم کسانی مرا به یاد دارند و تنهایم نگذاشته اند .

هرمزگانی دات نت

برای تماس با آقای محمد منصور وزیری و هرگونه سوالی می توانید مطلب خود را به نشانی الکترونیکی سایت هرمزگانی دات نت و یا ارسال نظرات درهمین صفحه بفرستید . 

Hormozgani@gmail.com                                                                

                                           کلیه حقوق وابسته به سایت هرمزگانی دات نت می باشد .                               

                                                          

ارسال شده در مورخه : سه شنبه، 2 آبان، 1385

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد